مدح و مرثیۀ حضرت زینب سلاماللهعلیها
شاعر : محمود شهرستانی
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
قالب شعر : غزل
داد در راه حسینش اقتداری را که داشت شد خزان آهسته آهسته بهاری را که داشت
مثل پروانه به دور شمع روی شاه گشت دور کعبه ساخت آن خط مداری را که داشت
هـدیـهای از صبـر در راه ولی الله بـود بر تنش آن زخمهای بی شماری را که داشت
خار را با خار دیگر میکشید از پای خود در میان پای زخمی آه خاری را که داشت
روزها را روزه بود و کل شب را روضه دار با حسینش طی شده لیل و نهاری را که داشت
کیست زینب باطنا نفس امام عصر خود داد در راه خودش دار و نداری را که داشت
کیست زینب عـلم از چشم علی آموخته گاه حیران می نمود آموزگاری را که داشت
لحظه ای خارج نشد از خط توحیدی خود با تمام حالت زار و نزاری را که داشت
ما رأیت گفت و ظلمت شد دهانش دوخته قدرت تغییر دنیا با شعاری را که داشت؟
قــافـلـه ســالار حـق و پـیـشـران انـبـیـا غیر از او این نجمۀ دنباله داری را که داشت؟
لشکر زینب همه بر روی نی دل میبرند طاقت بازار و این نیزه سواری را که داشت؟
اعـتـبارش بود آغـوش حـسـین بن علی زیر سم اسب رفت آن اعتباری را که داشت
|